برسامبرسام، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره

برسام آتیش کوچولوی دوست داشتنی

طعم شکلاتی پسر داشتن

پسر داشتن حس شیرینیه که من تجربه اش کردم و بارها خدا رو به خاطرش شکر میکنم.... دنیای معصوم وکودکانه شون به من که یک زن هستم حس آرامش عجیبی میده....  وقتی که از همه مرد های زندگیم نا امید میشم و به یه گوشه پناه میبرم،  یه مرد کوچولو میاد پیشم که نه شوهرمه ، نه پدرمه، ونه برادرم.  اون تنها عشق زندگی منه که بادستای کوچولوی مردونه اش موهام رو نوازش میکنه و برای اینکه غصه هام رو فراموش کنم، با صدای قشنگش توی گوشم میگه : مامان، امروز موهات چقدر قشنگ شده ..... وتوی اون ثانیه هاست که من اوج می گیرم وبا تنها عشق زندگیم از ته دل می خندم....  آره .....تنها عشق زندگی من اون چشمای قشنگ مردونه ست که با نگاهش فریاد میزنه : مامان...
24 فروردين 1394

فرصت باقیست

دلم نمی خواد یه روزی که دوباره این مطلبو می خونم افسوس بخورم  اگر فرصت داشتم که کودکم را دو باره بزرگ کنم، به جای آن که انگشت اشاره‌ام را به سوی او بگیرم، در کنارش می‌نشستم، انگشت‌هایم را در رنگ فرو میبردم و با او نقاشی می‌کردم . اگر فرصت داشتم که کودکم را دوباره بزرگ کنم، بیشتر از آنکه به ساعتم نگاه کنم، به او نگاه می‌کردم . اگر فرصت داشتم که کودکم را دوباره بزرگ کنم، به جای اصول راه رفتن، اصول پرواز کردن و دویدن را با او تمرین می‌کردم . اگر فرصت داشتم که کودکم را دو باره بزرگ کنم، از جدّی بودن دست بر می‌داشتم و بازی را جدّی می‌گرفتم . اگر فرصت...
3 دی 1393

زندگی زیباست

امان امان از دست این فناوریهای جدید که فرصت زنـــــدگی کردن رو از آدم میگیره پس فعلا بنویسم تا یادم نرفته و برام عادی نشده   - اواخر مرداد ماه بود  (2سال و 5 ماهگی)که داشتی با خودت بازی میکردی (مثلا آشپزی میکردی) که یه دفعه دستتو آوردی جلو بهم گفتی : مامان بیا اینو بخور!! میگم این چیه؟؟ میگی بخور توش قارچ داره  من مونده بودم اونو بخورم یا خودتو  - کاملا ماشینای اطرافیانو میشناسی و مشابه ش روتو خیابون نشونم میدی و میگی: اااا ماشین پازه (فائزه) ماشین بابایی  کلمات خاص خودت : تُتنُک : تخم مرغ  پُتِلاک : پرتقال  کلا با ی اول کلمه مشکل داره :)  اِکــی: یکی اِدونه: یه دون...
4 آذر 1393

آروومم

  آروم جونم وقتی نوزاد بودی لحظه شماری میکردم تا صدای نازتو بشنوم و ببینم که چطور صحبت میکنی حالا نه تنها   خیلی خوب صحبت می کنی ؛؛  یه عالمه شعر هم بلدی    پائیزه پائیزه  توپولویم توپولو پاشو پاشو کوچولو  صبح که از خواب پا میشم   جوجه جوجه طلایی و... کلی صدا و فیلم ازت دارم که می تونی خودت بشنوی و لذت ببری و سر یه فرصت اینجا هم میذارم    ...
4 آذر 1393

معرفی کتاب

  کلیدهای رفتار با کودک 2 ساله (که البته برای سن های مختلف داره)/ نوشته مگ زوبیک * انتشارات صابرین  مادر کافی / نوشته جو فراست * انتشارات زوار      این دو تا کتاب عااالین... لا اقل به من که تو شکل دادن رفتارهای برسام کمک بزرگی کرد. توصیه میکنم حتما حتما بخونین ... دقیقا مثل یه مشاور میتونه به آدم کمک کنه...البته اگه همونقدر که به حرف مشاور گوش میدیم به اینم عمل کنیم   شما هم اگه کتاب خوب میشناسین تو کامنتا لطفا معرفی کنید    ...
19 آبان 1393

پیکاسو

چند وقتیه برسام به نقاشی علاقه زیادی پیدا کرده و وقتی میرسیم خونه میگه : دَداشی بیچیشیم (نقاشی بکشیم)      اینم  آثار هنری که تو مهد ازخودش باقی گذاشته  آفرین عزیزم که انقدر خوشگل با انگشتای کوچولوت رنگ کردی   فعلا فقط خط خطی میکنه  منتظر روزیم که نقاشیهاشو برام توضیح بده و بگه که چی کشیده  ...منم تفسیرشون کنم          ...
13 بهمن 1392

فلش بک

فلش بک عکس های برسام تا یک سالگی یک ماهگی (آلوچه) دو ماهگی (کلوچه) سه ماهگی (پیازچه) چهارماهگی (جوجه) پنج ماهگی (تربچه) شش ماهگی (فوجه موجه 1 ) هفت ماهگی (گوجه ریزه) هشت ماهگی (نارنگی) نه ماهگی (توت فرنگی) ده ماهگی (انگور فرنگی) یازده ماهگی (تمشک آبی) دوازده ماهگی (توتی فروتی)    1. اصطلاح عمو مهدی واسه بچه وروجک که از چشماش میباره :)) ...
7 خرداد 1392

زیبایی دنیای من

چند شب پیش داشتیم فیلم می دیدیم ..برسام هم واسه خودش بازی میکرد ... بعد از چند دقیقه دیدیم آروم اومده کنار بابا فؤاد نشسته و نگاهش می کنه تا مثل ما تلویزیون تماشا کنه (خیلی خیلی دوست داشتنیه، کاش همه طعم شیرین مادر شدنو بچشن) خیلی جالبه این سن!! توجه زیادی به کارا و رفتارای ما مخصوصا به باباش داره! داره آینه ای از کارای ما میشه این چند روزه بیشتر از قبل فکرم مشغول شده که چیکار کنم 1 ؟؟!  با همه سختی هایی که این سن داره!! شیطنت ها، کنجکاوی ها، لجبازی های خاص سنش و خستگی هاو کم خوابی های خودم چطور باید رفتار کنم؟؟ چی درسته و چی غلط؟!! هر چند شخصیت کودک از قبل تولد و ماههای اول شکل میگیره ولی واقعا خودم حس می کنم این ...
18 ارديبهشت 1392

بخوووور بخووور p:

ای جون دلم چقدر کوووچولو بوده ...مثل جوجوها باید غذا رو می ذاشتم دهنش هوووم ...موز دوست دارم   هووووررررا آب هویج چندین ماهه تلاش می کنه خودش غذاشو بخوره بله ...تو رو میگم عشقم :-* عاشق نخود فرنگیه ... مخصوصا اگه تو دهنش بترکونم:)      ای واااااااای مامانم با دهن باااز!!!!  نه نه نه نه   ...
4 ارديبهشت 1392