برسامبرسام، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

برسام آتیش کوچولوی دوست داشتنی

سفر نوروزی

تو این سفر ، مطمئنم که به برسام خیلی خوش گذشت تا دلش خواست آب بازی و خاک بازی کرد و مرغ و خروس و گوسفند و خرگوش و پلیکان دید و از همه مهمتر شتر سواری  بعد از اولین بار که سفر شتر شده بود .. سر سفره بودیم که گفت : دیدی سوار شتر شدم ....   شتر اینجوووری آروووم راه میره و اداشو درآورد که هیچ حوره نمیتونم توصیفش کنم    شتره به گردنش  زلنگوو  داره؛ زیلینگ زیلینگ صدا میده   وقتی قرار شد بریم پیش گوسفندا پرنا به سارا گفت .. مامان اون کاپشن ببعیمو بپوشم و عین یه بره کوچولوی خردنی شد  پرنا ..هیراد ... و برسام      غرق بهار نارنج    ...
13 فروردين 1394

تابستانی که گذشت و عکسهایش

خوشبختانه تابستون امسال پر از روزای شاد و تولد و مهمونی بود که هم به ما خوش گذشت هم به برسام  ازونجایی که سرمون هم حسابی مشغول جدا کردن اتاق خواب و تنظیم خواب و از پوشک گرفتن (که هنوزم ادامه داره) بود ؛ خیلی وقت نمی کردم بیامو اینجارو آپ دیت کنم ........ اینم فعلا یه سری از عکسهااا تا بعدا بیام از حرفای بامزه ای که زده ، بگم        اینجا موهاااش دیگه به بلندترین حد خودش تو این 2/5  رسیده بود و ازونجایی که قرار بود عکس پرسنلی بگیره مجبور شدیم موهاشو کوتاه کنیم  این وروجک من با موهای کوتاه :) که از همه جا میخواد بره بالا      ...
7 مهر 1393

شیرازگردی برسام به روایت تصویر

30-26 دیماه 92 ... شیراز به قول برسام: سعدی آآآآآآآ فیگورو ببین! باغ ارم؛ بارون و برسام برسام در پارسه (تخت جمشید) اینجا میگفت: آخـــــــــــــه خوردش!! و تم این سفر آهنگ برف از بابک جهانبخش ....که هر وقت بشنوم قطعا یاد این سفر میوفتم   ...
5 بهمن 1392

پیک نیک تو یه روز تابستونی

یه روز تابستونی تو پارک؛ عکس های ساغر جون از پرنا از اونجایی که خاله سارا خیلی اکتیوه من عکسای خوشگل پرنا رو اینجا میذارم تا شما هم ببینید     یه فرشته ...که  تازه از آسمون به زمین رسیده :-* عاشق این عکسم که داره واسه عروسکاش قصه می خونه قرار بود از برسام هم چندتا عکس بگیریم ولـــــــــــــــی تا رسیدیم و لباس هاشو عوض کردیم بد اخلاق شد... نتیجه ش هم این شد که فقط چندتا عکس لختی داره   فقط موقع خوردن میوه حاضر شد یه ذره آروم بشینه ... و بعــــــــــــــد کاملا بد اخلاق و خوابالووو شد تا جاییکه من و برسام  زود رفتیم خونه عکاس ساغر برکات ...
11 دی 1392