دلم به تاپ تاپ افتاد
از خودم ناراحتم :( با اینهمه فناوری بازهم اینهمه شیرین زبونیا و دلبری کردنهای پسرک سه ساله م ؛ از یادم کمرنگ میشن و یه روزهایی اگه برای کسی تعریف نکنم خیلی زود فراموشم میشه می ترسم از روزی که ازم بخواد از حال و هواش و شخصیت کودکیش براش بگم و من چیزی یادم نباشه؛ پس می نویسم مینویسم تا با خوندنشون از یادم نره چقدر شیرین و بانمک کلمات رو ادا میکنی و چقدر من از رشد و گسترش دایره کلماتت و جمله بندی هات و حافظه ت؛ شگفت زده میشم خرداد 94: چند روز پیش دم مهد برات بستنی گرفته بودم و بهت گفتم که بعدا تو ماشین میتونی بخوری ؛ چون بچه ها دلشون آب میوفته گفتی: کلاه قرمزی میگه : آخ دهنم آب افتاد .... دلم...